Total search result: 203 (5456 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
insert U |
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله |
|
|
inserting U |
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله |
|
|
inserts U |
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
resurfaced U |
لایهی جدید افزودن |
|
|
resurfaces U |
لایهی جدید افزودن |
|
|
resurface U |
لایهی جدید افزودن |
|
|
upgrades U |
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید |
|
|
upgraded U |
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید |
|
|
upgrading U |
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید |
|
|
upgrade U |
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید |
|
|
word order U |
ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله |
|
|
updated U |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
|
|
updates U |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
|
|
update U |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
|
|
do U |
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید |
|
|
text U |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
|
|
texts U |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
|
|
dithering U |
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش |
|
|
page U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
pages U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
paged U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
null cycle U |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
|
|
wording U |
جمله بندی کلمه بندی |
|
|
structure U |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
|
|
structuring U |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
|
|
structures U |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
|
|
hyphens U |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
|
|
hyphen U |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
|
|
privilege U |
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز |
|
|
logogriph U |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
|
|
topic sentence U |
جمله سرسطر جمله عنوان |
|
|
increments U |
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد |
|
|
increment U |
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد |
|
|
search and replace U |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
|
|
rehyphenation U |
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید |
|
|
intercoastal U |
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی |
|
|
worded U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
|
|
word U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
|
|
imagism U |
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است |
|
|
installing U |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
|
|
installs U |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
|
|
install U |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
|
|
least significant bit U |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
|
|
prefix U |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
|
|
prefixes U |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
|
|
statute at large U |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
|
|
word U |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
|
|
worded U |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
|
|
augmenting U |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
|
|
augmented U |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
|
|
markers U |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
|
|
marker U |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
|
|
augments U |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
|
|
augment U |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
|
|
Persian rug U |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
|
|
to rime one word with another U |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
|
|
ring shift U |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
processor U |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
|
|
hypertext U |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
|
|
syllables U |
جزء کلمه مقطع کلمه |
|
|
syllable U |
جزء کلمه مقطع کلمه |
|
|
synonym U |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
|
|
synonyms U |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
|
|
lsb U |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
|
|
softer U |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
|
|
soft U |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
|
|
softest U |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
|
|
keyword U |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
|
|
enclitic U |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
|
|
map compilation U |
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه |
|
|
in line processing U |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
|
|
shifted U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shift U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shifts U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
set the game U |
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش |
|
|
set the score U |
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش |
|
|
softer U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
|
|
soft U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
|
|
softest U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
|
|
cycles U |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
|
|
cycled U |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
|
|
cycle U |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
|
|
among the rest U |
از ان جمله |
|
|
outrightly U |
جمله |
|
|
sentencing U |
جمله |
|
|
sentences U |
جمله |
|
|
outright U |
جمله |
|
|
sentence U |
جمله |
|
|
term U |
جمله |
|
|
including <prep.> U |
از جمله |
|
|
amongst U |
از جمله |
|
|
comprising <prep.> U |
از جمله |
|
|
sentence U |
جمله |
|
|
terming U |
جمله |
|
|
inclusive of <prep.> U |
از جمله |
|
|
mongst U |
از جمله |
|
|
termed U |
جمله |
|
|
enhanced U |
افزودن |
|
|
eke out U |
افزودن به |
|
|
put on U |
افزودن |
|
|
Inc U |
افزودن |
|
|
enhancing U |
افزودن |
|
|
dynamize U |
افزودن |
|
|
enhance U |
افزودن |
|
|
enhances U |
افزودن |
|
|
eke U |
افزودن |
|
|
aggrandise U |
افزودن |
|
|
augmenting U |
افزودن |
|
|
increase U |
افزودن |
|
|
augmented U |
افزودن |
|
|
augments U |
افزودن |
|
|
imburse U |
افزودن |
|
|
to eke out U |
افزودن |
|
|
add U |
افزودن |
|
|
augment U |
افزودن |
|
|
adding U |
افزودن |
|
|
to run rup U |
افزودن |
|
|
subjoin U |
افزودن |
|
|
adds U |
افزودن |
|
|
increases U |
افزودن |
|
|
aggrandize U |
افزودن |
|
|
increased U |
افزودن |
|
|
subjoin U |
افزودن |
|
|
appended U |
افزودن |
|
|
add U |
افزودن |
|
|
aggrade U |
افزودن |
|
|
accelerating U |
افزودن |
|
|
accelerates U |
افزودن |
|
|
accelerated U |
افزودن |
|
|
accelerate U |
افزودن |
|
|
adject U |
افزودن به |
|
|
potentize U |
افزودن |
|
|
appending U |
افزودن |
|
|
append U |
افزودن |
|
|
append U |
افزودن |
|
|
appends U |
افزودن |
|
|
term U |
جمله عبارت |
|
|
compound statement U |
جمله مرکب |
|
|
final term U |
جمله نهایی |
|
|
executable statement U |
جمله اجرایی |
|
|
double talk U |
جمله دو پهلو |
|
|
error term U |
جمله خطا |
|
|
wordage U |
جمله بندی |
|
|
totalling U |
جمله سرجمع |
|
|
stochastic term U |
جمله تصادفی |
|
|
termed U |
جمله عبارت |
|
|
residual term U |
جمله باقیمانده |
|
|
one word sentence U |
جمله تک واژهای |
|
|
assignment statement U |
جمله جایگزینی |
|
|
sentence fragment U |
جمله جزء |
|
|
verbiage [American English] U |
جمله بندی |
|
|
an involed sentence U |
جمله پیچدار |
|
|
diction U |
جمله بندی |
|
|
mathematical term U |
جمله [ریاضی] |
|
|
term U |
جمله [ریاضی] |
|
|
wording U |
جمله بندی |
|
|
statement label U |
برچسب جمله |
|
|
totals U |
جمله سرجمع |
|
|
word choice U |
جمله بندی |
|
|
choice of words U |
جمله بندی |
|
|
residual term U |
جمله پسماند |
|
|
loose sentence U |
جمله بیربط |
|
|
middling U |
جمله مشترک |
|
|
control statement U |
جمله کنترلی |
|
|
provisos U |
جمله شرطی |
|
|
proviso U |
جمله شرطی |
|
|
terming U |
جمله عبارت |
|
|
declaration statement U |
جمله تعریفی |
|
|
total U |
جمله سرجمع |
|
|
period U |
جمله کامل |
|
|
definiens U |
جمله تعریفی |
|
|
termed U |
جمله طیفی |
|
|
clauses U |
جزئی از جمله |
|
|
parenthesis U |
جمله معترضه |
|
|
clause U |
جزئی از جمله |
|
|
totaled U |
جمله سرجمع |
|
|
sentence adverb |
قید جمله ای |
|
|
term U |
جمله طیفی |
|
|
terming U |
جمله طیفی |
|
|
totalled U |
جمله سرجمع |
|
|
periods U |
جمله کامل |
|
|
totaling U |
جمله سرجمع |
|
|
amplifying U |
افزودن بالابردن |
|
|
amplifies U |
افزودن بالابردن |
|
|
stock U |
به موجودی افزودن |
|
|
amplify U |
افزودن بالابردن |
|
|
plus U |
افزودن به مثبت |
|
|
amplified U |
افزودن بالابردن |
|
|
preponderate U |
چربیدن بر افزودن |
|
|
to pay back U |
برگرداندن افزودن |
|
|
stocked U |
به موجودی افزودن |
|
|
parses U |
جمله راتجزیه کردن |
|
|
monomial U |
دارای فقط یک جمله |
|
|
sentence completion test U |
ازمون تکمیل جمله |
|
|
parsed U |
جمله راتجزیه کردن |
|
|
job control statement U |
جمله کنترل برنامه |
|
|
parse U |
جمله راتجزیه کردن |
|
|
nonexecutable statement U |
جمله غیر اجرایی |
|
|
job control statement U |
جمله کنترل کار |
|
|
reporter U |
جمله ساز نویسنده ناصادق |
|
|
colloquialism U |
جمله مرسوم درگفتگو |
|
|
punch line U |
جمله اساسی واصلی |
|
|
punch-line U |
جمله اساسی واصلی |
|